چند بار يک ايده واقعاً عالي به ذهنتان رسيده است؟ شايد چيزي بود که شيوه کار در اداره شما را به کلي متحول ميکرد يا شايد يک محصول عالي که ميليونها نفر در سراسر جهان آن را ميپسنديدند.
اغلب ما، حداقل يک بار، چنين موقعيتي داشتهايم و بايد اقرار کنيم که آن ايده عالي هرگز به واقعيت تبديل نشده است. مطمئناً ايده خلاقي بود – و ميشد آن را انجام داد. ولي ما هرگز کاري در مورد آن انجام نداديم.
چرا؟ چرا ما به ايدههايي فکر ميکنيم که ميدانيم خوبند و آنها را در پس ذهن خود نگاه ميداريم – بدون آنکه اقدامي در مورد آنها بکنيم؟
شايد يک دليل اين باشد که، عملي کردن يک ايده مستلزم تلاش بسيار زيادي است. حتي اگر يک ايده کوچک باشد، اغلب ما وقتي به عملي کردن آن فکر مي کنيم چيزي جز موانع بالقوه را نميبينيم.
پيش از آنکه تبليغات را حتي شروع کرده باشيم فرض ميکنيم که در انتخابات شکست خوردهايم! يک دليل ديگر شايد ترس باشد – ترس از خراب شدن فضاي راحت و آرام کنوني خودمان. در اين دوره ما مراحل و نکات لازم را براي تبديل ايدهها به واقعيت بيان خواهيم داشت.